گاه نوشت های یک بیمار ام اس

رستگاری از شروع یه ایده س

گاه نوشت های یک بیمار ام اس

رستگاری از شروع یه ایده س

این وبلاگ متعلق به یک بیمار ام اس است که از چند روز پیش همه چیزش را به خدا سپرد...

آخرین مطالب
  • ۰
  • ۰

شاید برای شما پیش آمده باشد که چیزی به ذهنتان بیاید، مثل یک خاطره یا هر هرچیزی و به ماهیت آن فکر کنید که آیا واقعیست یا یک خیال است؟

اما برای من همه چیز دارد همان طور میشود. همیشه بین چیزهایی که یادآورم می شود گرفتارم و می اندیشم که آیا واقعا اتفاق افتاده است یا نه؟

کم کم تعاریفت از لذت ها عوض میشود. عدم تشخیص واقعیت یا مجاز این را از تو میگیرد که طعمش چگونه بوده و کم کم تصویری کم رنگ از آن لذت یا رنج برایت باقی می ماند. همین باعث می شود در روابطت با انسان ها محتاط تر شوی. مانند فراموشی است. نمیدانی کدام آدم خوب است و کدام یکی بد. هر روز و هر لحظه در کشمکشی بین این که با کسی که روبرویت می آید باید چطور رفتار کنی.

نباید اسمش را جامعه گریزی یا انسان گریزی نامید. یعنی مثل این دو مورد بیماری نیست. چیزی است که پیش آمده و یک مورد نادر است.


  • ۹۴/۰۴/۲۸
  • رستگاری از شاوشنگ

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی